رابطه ميان درماندگي آموخته شده و افسردگي از نظر مارتين سليگمن


مارتين سليگمن


سليگمن معتقد است بين درماندگي آموخته شده و افسردگي رابطه وجود دارد. نشانه اصلي افسردگي، احساس ناتواني در کنترل زندگي است که سليگمن افسردگي را اوج بدبيني مي‌نامد. بدين صورت که افراد افسرده به صورت منفعل عمل مي‌کنند و معتقدند تلاش‌هايشان به نتيجه مثبتي منجر نمي‌شود. بنابراين هيچ تلاشي نمي‌کنند زيرا عقيده دارند که با شکست رو به رو خواهند شد. حال به عقيده سليگمن اگر همين افراد احساسشان را از کوتاه مدت به بلند مدت انتقال دهند، درماندگي آموخته شده به افسردگي تبديل مي‌شود.


مارتين سليگمن در نهايت مي‌گويد بيش از دو سوم افراد جامعه در مواجه با اين شرايط دچار افسردگي مي‌شوند و تنها يک سوم باقي مانده مي‌توانند تلاش کنند تا  راه حلي براي مشکلشان بيابند. او باور دارد:



انسانها مي‌توانند شيوه فکر کردن خود را تغيير دهند.



حال به ابتداي مقاله رجوع مي‌کنيم. مراجع پس از چند جلسه گفتگو به اينجا رسيد که مي‌گفت:



امروز حال خيلي بهتري دارم. با توجه به گفته‌هاي شما احساس مي‌کنم، کنترل اوضاع را توانسته‌ام بدست آورم و کم کم تلاش هايي که بي‌فايده مي‌پنداشتم، در واقع اين طور نبوده. اکنون سعي کردم در اين چند روز با چالش‌هايي هر چند کوچک رو به رو شوم و بر ترسم غلبه کنم تا بتوانم از حداکثر توانايي‌هايم استفاده کنم.



مبحثي که پس از چند جلسه به آن رسيديم، مبحث خوش بيني آموخته شده يا Learned Optimism نام دارد. سليگمن با نگاه به پژوهش هاي باليني خود به نتيجه ارزنده‌ايي دست يافته که چگونه خوشبيني بر کيفيت زندگي افراد تاثير بسياري مي‌گذارد. مارتن سليگمن اين مفهوم را در مقابل مفهوم درماندگي آموخته شده عنوان کرد. علت مطرح کردن مفهوم خوش بيني آموخته شده، اين است که فرد در مواجهه با مشکلات بتواند با خود گفت و گوي مثبت و سازنده‌تري داشته باشد و ناکامي‌ها را همچون تجربه هايي زود گذر و حل شدني ببيند. هر فرد با تمرين خوش بين بودن مي‌تواند به درماندگي خود را پايان بدهد و به سطح بالاتري از ايمني دست يابد. در نهايت انسان خوش بين از حداکثر توانايي خود در زندگي بهره مي‌برد.


طرزنگاه خوش بيني و بدبيني به زندگي


افراد بدبين و خوش‌بين هردو از دريچه‌هاي متفاوتي به جهان هستي مي‌نگرند. هر زمان که اتفاق ناگواري رخ مي‌دهد، افراد بدبين آن اتفاق را به بدترين حالت ممکن مي‌بينند و هم چنين آن را به کل زندگي خود تعميم مي‌دهند. در نتيجه اين اشخاص در معرض افسردگي قرار مي‌گيرند و به صورت منفعل با چالش‌هاي زندگي برخورد مي‌کنند.


در نقطه مقابل اين افراد، دسته خوش‌بين‌ها قرار مي‌گيرند. خوش‌بيني به معناي بي‌توجهي به واقعيت‌‌ها نيست بلکه اين اشخاص در زمان رويارويي با چالش ايجاد شده از قوه فکري و خلاقيت خود استفاده مي‌کنند و نيز آن را به کل زندگيشان تعميم نمي‌دهند. تصور ‌آنها اين است که هر چالشي زودگذر و موقت است. بنابراين لازم نيست براي آنها بيش از حد انرژي صرف کنند.


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : افسردگي ,آموخته ,سليگمن ,درماندگي ,افراد ,زندگي ,درماندگي آموخته ,بيني آموخته ,قرار مي‌گيرند ,مارتين سليگمن ,صورت منفعل ,ميان درماندگي آموخته
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Janice سلام صدرِ اعظـــــــــــــم sexpuppen Tony آکادمی میکروبلیدینگ 09019975740 geococcyx منتخب اشعار حمید رفائی