همانطور که گفتيم در ابتدا بايد متوجه شويم که مسئلهي حل نشدهاي در زندگي ما وجود دارد و بايد زماني را براي حل آن اختصاص دهيم. اين مرحله مداخله براي حل مسئله نام دارد و بايد حين آن موضوعاتي را مورد توجه قرار دهيم:
زماني که با مسئلهايي رو به رو ميشويم، طبيعي است که سطحي از استرس را تجربه کنيم اما همه افراد مانند يکديگر به مسائل واکنش نشان نميدهند. نحوه واکنش و رويارويي افراد را ميتوانيم به دو دسته تقسيم کنيم:
در اين نوع رويارويي، تاکيد فرد به جاي مسئله بر عواطف ناشي از آن است و شخص در جهت حل مسئله اقدامي انجام نميدهد. در روش هيجان مدار فرد مشکل خود را حل نميکند بلکه شرايط استرس زا را تغيير ميدهد تا مقداري از فشار رواني کاسته شود. رويارويي هيجان مدار به فرد کمک ميکند تا به آرامشي نسبي برسد و بعد درباره مسئله جديتر بينديشد.
فراموش نکنيد رويارويي هيجان مدار در کوتاه مدت کارآمد است و تا زماني که شخص به ثبات نسبي هيجاني و عاطفي دست نيابد، اين روش به تنهايي در حل مسئله کارايي ندارد. متخصصان تاکيد بيشتري بر روش رويارويي مسئله مدار دارند زيرا فرد را به راهکارهاي موثرتري ميرساند.
در رويارويي مسئله مدار، شخص با مشکل رو به رو ميشود و تلاش ميکند آن را رفع کند. وقتي شخص از اين روش استفاده ميکند، بر اين باور است که موقعيتها تغيير پذير و مسائل حل شدني هستند. اين روش زماني سودمند است که فرد را به نتيجه مثبتي رسانده و عواقب منفي را کاهش دهد.
فراموش نکنيم اگر در کنترل و مديريت هيجان خود موفق شويم، غالباً از رويارويي مسئله مدار استفاده ميکنيم اما زماني که هيجان ناشي از مسئله بر ما غلبه کند، روش رويارويي هيجان مدار ما ناسالم است.
بنابراين ميتوان گفت هر رويارويي مسئله مداري، هيجان مدار نيز به شمار ميرود اما هر رويارويي هيجان مداري، مسئله مدار نيست.
حال که متوجه شديم رويايي مسئله مدار بهترين روش براي مقابله با تمامي مشکلات زندگي است، بايد به نکاتي پيرامون آن توجه کنيم:
افرادي که آموزش درستي نديدهاند و اين مهارت را در خود پرورش ندادهاند، ويژگيهاي مشخصي دارند که ميتوان آنها را در چند مورد خلاصه کرد:
درباره این سایت